چتهللغتنامه دهخداچتهل . [ چ َ ] (اِخ ) یک تن از پنج تن فرزند «فان » (پسر«فور» ملک الملوک هندوان ) بوده است که بعد از پدر بپادشاهی هند رسید. رجوع شود به مجمل التواریخ و القصص صص 110 - 115.
طهللغتنامه دهخداطهل . [ طَ ] (ع ص ، اِ) آب برگردیده رنگ و مزه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). آب بدبو. (منتخب اللغات ).
تحیللغتنامه دهخداتحیل . [ ت َ ح َی ْ ی ُ ] (ع مص ) حذاقت و جودت نظر و قدرت بر تصرف . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || انصراف از چیزی و برگشتن بسوی غیر آن . (از قطر المحیط). رجوع به تحول شود.
ثعللغتنامه دهخداثعل . [ ث ُ / ث َ ع َ / ث َ ] (ع ص ، اِ) دندان افزونی پس دندانها یا کج و راست برآمدگی دندان . || دندان زائد و پستان افزونی از ستور. ج ، ثعول .