خالجوشزنtack welder, tackerواژههای مصوب فرهنگستانشخصی که بهصورت دستی یا نیمهخودکار خالجوش میزند
خالجوشزنtack welder, tackerواژههای مصوب فرهنگستانشخصی که بهصورت دستی یا نیمهخودکار خالجوش میزند
خالجوشزنtack welder, tackerواژههای مصوب فرهنگستانشخصی که بهصورت دستی یا نیمهخودکار خالجوش میزند
بالارَسreach stackerواژههای مصوب فرهنگستانخودروِ بارکش با تجهیزاتی برای بلند کردن و روی هم چیدن و جابهجایی همزمان چند بارگُنج