هوشمندساز تلویزیونTV box, smart TV box, smart boxواژههای مصوب فرهنگستاندستگاهی الکترونیکی که، با اتصال آن به گیرندة تلویزیونی، از آن برای کاربریهای مختلف نظیر پخش برنامههای دیداری و شنیداری و بازیهای رایانهای و اتصال به شبکة ای
فجرةلغتنامه دهخدافجرة. [ ف َ ج َ رَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ فاجر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به فاجر شود.
فجرةلغتنامه دهخدافجرة. [ ف َ رَ ] (ع مص ) برانگیخته گردیدن بر گناه و زنا کردن . (منتهی الارب ). رجوع به فجر شود. || رو گردانیدن از حق . (منتهی الارب ). رجوع به فجر شود. || (اِ)
فجرةلغتنامه دهخدافجرة. [ ف ُ رَ ] (ع اِ) جای آب زهیدن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ج ، فُجَر. (اقرب الموارد).- فجرةالوادی ؛ جای وسیعی که آب بسوی آن زهَد. (اقرب الموارد).
کَفَرَةُفرهنگ واژگان قرآنکافران - ناسپاسان - انکار کنندگان خداي تعالي ونعمتهاي او - ترک کنندگان دستورات الهي -کشاورزان(کلمه کفر در اصل به معناي پوشاندن است براي همين در عبارت " کَمَثَلِ
فورةلغتنامه دهخدافورة. [ رَ ] (ع اِ) علتی است که در خُردگاه دست و پای ستور حادث گردد و وقت مالیدن پراکنده و باز فراهم گردد و ستور را لنگ کند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
فورةلغتنامه دهخدافورة. [ ف َ رَ ] (ع اِ) فورةالجبل ؛ روی کوه و پشت آن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).|| (اِمص ) فورةالغضب ؛ تیزی آن . (از اقرب الموارد). || فورةالحر؛ سختی گر
ویژهمقدارeigenvalue, characteristic value, characteristic root, characteristic numberواژههای مصوب فرهنگستانبرای تبدیل خطی T بر روی فضای بُرداری V، نردهای مانند λ که به ازای بُردار ناصفری از V مانند TV= λ v ،v
ویژهفضاeigenspaceواژههای مصوب فرهنگستاندر مورد ویژهمقدار λ از عملگر خطی T بر روی فضای بُرداریV، زیرفضایی از V که بهوسیلۀ ویژهبُردارهای متناظر با λ تولید میشود