اتصال سپریT-jointواژههای مصوب فرهنگستاننوعی اتصال که در آن دو قطعه تقریباً عمود برهم و به شکل T قرار میگیرند
اتصال سپری بالهایflanged T-jointواژههای مصوب فرهنگستاننوعی اتصال سپری که در آن دستکم یکی از قطعههای اتصال بالهای است
فوتلغتنامه دهخدافوت . (اِ صوت ) هوائی که از میان دو لب گردکرده بیرون کنند برای تیز کردن آتش یاکشتن چراغ و شمع و یا خنک کردن طعام یا نوشابه ای گرم . (یادداشت مؤلف ). پف . دم .
فوتلغتنامه دهخدافوت . (انگلیسی ، اِ) پا. واحد طول در انگلستان ، و آن معادل است با 0/3048متر و برابر است با 12 اینچ . (فرهنگ فارسی معین ).
جفوتلغتنامه دهخداجفوت . [ ج َ وَ ] (ع مص ) جفوة. ستم و بدرفتاری کردن : پاداش افعال او به جفوت مقابله کردم . (سندبادنامه ص 153). رجوع به جفوة شود.
فوتکلغتنامه دهخدافوتک . [ ت َ ] (اِ) نی که در آن گلوله ای از گِل نهند و اطفال بدان گنجشک شکار کنند با دمیدن در آن . (یادداشت مؤلف ).