دمای گاز خروجیexhaust gas temperature, EGT, turbine gas temperature, TGT, jet pipe temperature, JPTواژههای مصوب فرهنگستاندمای گازهای سوختهشده در هنگام خروج از موتورهای توربینی یا پیستونی که درجة آن بر روی صفحة نمایشگر خلبان نشان داده میشود
فوللغتنامه دهخدافول . (معرب ، اِ) معرب از آرامی فل و فلی . باقلا. || فول سودانی ؛ پسته ٔ زمینی . || فول صوته ؛ لوبیای چینی . (فرهنگ فارسی معین ). || نخود یا دانه ٔ دیگر مر اهل
فجللغتنامه دهخدافجل . [ ف َ / ف َ ج َ ] (ع مص ) نرم و فروهشته گردیدن . (منتهی الارب ). استرخاء. (اقرب الموارد). || سطبر شدن . (منتهی الارب ). غلیظ شدن . (اقرب الموارد).
فَلَکٍفرهنگ واژگان قرآنفلك -مدارات فضايي که هر يک از اجرام آسماني در يکي از آن مدارها سير ميکنند (عبارت "کل في فلک يسبحون " يعني هر يک از خورشيد و ماه و نجوم و کواکب ديگر در مسير خاص
گُردَه کردنگویش بختیاری1. کول کردن، بر دوش گرفتن؛ 2. لباس بر تن کردنpiran-e-t-e bekon gorda-t> :پیراهنت را بپوش> .
شیارزنیgougingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی برشکاری گرمایی که در آن ذوب کردن و برداشتن فلز باعث ایجاد پخی یا شیار میشود متـ . شیارزنی گرمایی thermal gouging, TG