موتور سوپاپبغلside-valve engine,SV engine, L-head engine, flathead engineواژههای مصوب فرهنگستانموتور درونسوزی که در آن سوپاپها در دیوارۀ جانبی سیلندر تعبیه شدهاند
سرونلغتنامه دهخداسرون . [ س َ / س ُ ] (اِ) شاخ هر حیوان . (غیاث ). شاخ است اعم از شاخ گاو و گوسپند و امثال آن . (برهان ). مرادف سُرو. (رشیدی ) : سرون سر گاومیشی براست همی این بر
سرونلغتنامه دهخداسرون . [ س ُ ] (اِ) سرین است که نشستنگاه مردمان و کفل چهارپایان باشد. (برهان ). سرین . (رشیدی ). سرین و کفل . (غیاث ) : کفلش با سلاح بشکفتم گرچه برتابد آن میان
سرجنگلغتنامه دهخداسرجنگ . [ س َج َ ] (اِ) سرجیک . سرچیک . در لغت فرس اسدی ص 287 آمده : سرجیک ، سرهنگ بود، عنصری (بلخی ) گوید : ای بر سر خوبان جهان بر سرجیک پیش دهنت ذره نماید خرچ
دوپارگی موج برشیshear wave splittingواژههای مصوب فرهنگستانتفکیک موج برشی به دو مؤلفة عمود بر هم SH و SV، براثر عبور از محیط همسانگرد به محیط ناهمسانگرد