لگد زدن، عقب افتاده
به شدت، دور افتاده، پراکنده، اواره، پرت
خطوط، اواره، هرزه روییدن
رقیق، اواره، ولگرد
خفه شدن، خفه کردن، مختنق کردن، گلوی کسی را فشردن، طناب انداختن
راه رفتن، اواره، هرزه روییدن