26 فرهنگ

104 مدخل


ترجمه مقاله

stirs

stər

صبر می کند، جنبش، حرکت، فعالیت، بهم زدن، تکان دادن، جم خوردن، به جنبش دراوردن، حرکت دادن، بجوش آوردن، تحریک کردن یا شدن