25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
spraith
aerosolize
sprauchled
spouters
spryness
spray can
بیشتر بدانید
دست ریز
آموزگان
chartroom
مَا جَعَلْنَاکَ
gymnanthes
شمکان
جستوجوی دقیق
spraints
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسپری ها
جستوجوی همآوا
spraint
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسپری کردن
sprained
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تنش، پیچ خوردن، بدرد آوردن، رگ به رگ کردن یا شدن