هُویهsoldering gun, soldering ironواژههای مصوب فرهنگستانقسمت اصلی وسیلهای دستی یا برقی که پس از گرم شدن، با آن آلیاژ لحیم را در محل اتصال ذوب میکنند
روانساز لحیمکاری نرمsoldering fluxواژههای مصوب فرهنگستانپودری که در لحیمکاری نرم به کار میرود متـ . روانساز لحیمنرم
لحیمکاریsoldering 1واژههای مصوب فرهنگستاننوعی ایجاد اتصال با استفاده از فلز پرکننده در دمای پایینتر از 450 درجۀ سلسیوس و زیر نقطۀ ذوب فلز پایه که در آن نفوذ در اتصال براثر خاصیت مویینگی است متـ . لحیمکاری نرم soft soldering
لحیمکاری سختbrazing, hard solderingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ایجاد اتصال با استفاده از فلز پرکننده در دمای بالاتر از 450 درجۀ سلسیوس و زیر نقطۀ ذوب فلز پایه که در آن نفوذ در اتصال براثر خاصیت مویینگی است
لحیمکاری سخت،سختلحیمکاریbrazing, hard solderingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ایجاد اتصال با استفاده از فلزِ پرکُن در دمای بالاتر از 450 درجة سلسیوس و زیر نقطة ذوب فلز پایه که در آن نفوذ در اتصال براثر خاصیت مویینگی صورت میگیرد