سخاپرورلغتنامه دهخداسخاپرور. [ س َ پ َرْ وَ ](نف مرکب ) که سخا را پرورش دهد. که سخا را شروع کند. که از بسیاری بخشش دیگران را بسخاوت وا دارد. سخادوست . سخی . بسیار بخشنده . بسیار جو
ساپرولغتنامه دهخداساپرو. [ پ ُ رُ ] (اِخ ) شهری است در ژاپن در جزیره ٔ یزو در شهرستان ایزیکاری . این شهر بوسیله ٔ یک رشته راه آهن با بندر اوتارو . یا او تارونائی مربوط است .
سخارفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهگیاهی پرشاخ، تلخ، و بدبو که در طب قدیم برای تقویت معده و معالجۀ صرع و سکته به کار میرفت.