sinusدیکشنری انگلیسی به فارسیسینوس، حفره، معصره، ناسور، گودال، کیسه، جیب، درون حفرههای پیشانی و گونه ها
کاوکsinusواژههای مصوب فرهنگستانحفرۀ هوایی داخل برخی از استخوانها ازجمله استخوان صورت و جمجمه متـ . سینوس 2
بازتاب گیرندهفشاریbaroreceptor reflexواژههای مصوب فرهنگستانبازتابی عصبی که سازوکار آن تحریک گیرندههای فشاری موجود در قوس آئورت (aortic arch) یا سینوس کاروتید (carotid sinus) است و فشار خون را تنظیم میکند متـ . فشاربا