سیل، لای، لجن، گل، ته مانده، کف، درده، لجن گرفتن
سلد
سر زدن، نژاد کلت یا سلت، نژاد سلت
سیلندر
ذره
کودک، فرزند، بچه، طفل، خردسال، زاده، زاد
سیلتی
خستگی
سیلت استون
خنک شدن، لجن گرفتن
سکوت
silt
تخلیه