ساداورانفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهمادهای سرخرنگ و تلخمزه شبیه صمغ که از درون بیخ و تنۀ بعضی درختان کهن مانند نارگیل و گردو که مجوف شده باشد به دست میآید و در طب قدیم به کار میرفته.
ساداکلغتنامه دهخداساداک . (اِ) کوره و بخاری و خصوصاً آن قسمت از کوره که در خلف محل روشن کردن آتش است . (ناظم الاطباء).
سادوالغتنامه دهخداسادوا. [ دُ وا ] (اِخ ) موضعی است در چکوسلواکی در ساحل رودخانه بیسترینز که در 3 ژوئیه 1866 م . در آن پروسیها بر اتریشیها پیروزی یافتند.