سالفةلغتنامه دهخداسالفة. [ ل ِ ف َ ](ع ص ) مؤنث سالف . رجوع به سالف شود. ایام گذشته . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) : خلق را در دزدی آن طایفه مینمود افسانه های سالفه
سالفلغتنامه دهخداسالف . [ ل ِ ] (ع ص ) پیش رفته و گذشته . ج ، سلف . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). پیش رفته . (غیاث ) (آنندراج ). گذشته . (دهار). پیشینیان ، شخصی پیشی
سالفلغتنامه دهخداسالف . [ ل ِ] (اِخ ) از قوم ثمود که نام پدر قدار، پی کننده ٔ ناقه ٔ صالح پیغمبر(ع ) است . (حبیب السیر چ قدیم ص 15).