sheetingsدیکشنری انگلیسی به فارسیپوسته پوسته شدن، لفاف، هر چیزی بشکل ورقه، مصالح ورق سازی، ملافه وغیره
settingدیکشنری انگلیسی به فارسیتنظیمات، محیط، زمینه، موقعیت، نشاندن، اهنگ، جای نگین، کار گذاری، وضع ظاهر، قرار گاه