solderدیکشنری انگلیسی به فارسیلحیم کاری، لحیم، جوش، وسیله التیام و اتصال، کف شیر، لحیم کردن، جوش دادن، التیام دادن
shoulderدیکشنری انگلیسی به فارسیشانه، دوش، کتف، هر چیزی شبیه شانه، جناح، سفت، با شانه زور دادن، هل دادن