scumsدیکشنری انگلیسی به فارسیکلاهبرداری، تفاله، سفیدی، کف، پس مانده، طبقه وازده اجتماع، سرجوش، درده گرفتن
zoomsدیکشنری انگلیسی به فارسیzooms، زوم، وزوز، با صدای وزوز حرکت کردن، بسرعت ترقی کردن یا بالا رفتن، فاصله عدسی را کم و زیاد کردن
sumsدیکشنری انگلیسی به فارسیمبالغ، مجموع، مبلغ، جمع، حاصل جمع، جمله، جمع کردن، حساب کردن، باهم جمع کردن، مختصر وموجزکردن