قطانةلغتنامه دهخداقطانة. [ ق َ ن َ ] (اِخ ) شهری است به جزیره ٔ صقلیّه (سیسیل ) که گروهی از شهداء تابعین در حدود سی تن در مقبره ٔ شرقی آن به خاک رفته اند. و بین قطانة و قصریانه د
قطانلغتنامه دهخداقطان . [ ق َطْ طا ] (اِخ ) احمدبن حسن . از محدثان مشایخ شیخ صدوق است . (ریحانة الادب ).
قطانلغتنامه دهخداقطان . [ ق َطْ طا ] (اِخ ) احمدبن محمدبن احمد. از علمای عامه است . (ریحانة الادب ).
قطانلغتنامه دهخداقطان . [ ق َطْ طا ] (اِخ ) احمدبن محمدبن عبداﷲ. از محدثان و علمای عامه است . (ریحانة الادب ).
قطانلغتنامه دهخداقطان . [ ق َطْ طا ] (اِخ ) احمدبن محمدبن عمار. از محدثان و علمای عامه است . (ریحانة الادب ).