قردةلغتنامه دهخداقردة. [ ] (اِ) قسمی شپش که در مژگان پدید آید، و آن غیر قمقام و غیر صبیان است که آن دو نیز در مژگان پدید شوند. و پایهای آن پدید باشد. (از ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
قردةلغتنامه دهخداقردة. [ ق َ رَدَ ] (ع اِ) یک شاخ خرما برگ دورکرده . || پاره ای از ابریشم . (منتهی الارب ). || در مثل گویند: عثرت علی الغزل باجرة فلم تترک بنجد قردة؛ در شخصی گوی
قردوحةلغتنامه دهخداقردوحة. [ ق ُ ح َ ] (ع اِ) مهره ٔ گلو که در گلوی کودکان مراهق برآید. (منتهی الارب ).
قردودةالظهرلغتنامه دهخداقردودةالظهر. [ ق ُ دَ تُظْ ظَ ] (ع اِ مرکب ) تیغی پشت و بلندی آن . (منتهی الارب ).