کلاهک بازآreentry vehicle, RVواژههای مصوب فرهنگستانکلاهکی که در مرحلۀ آخر پرواز موشک در مسیر بالستیکی (ballistic) رها میشود
قرآبادلغتنامه دهخداقرآباد. [ ق ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ملکاری بخش سردشت شهرستان مهاباد. واقع در 6 هزارگزی شمال باختر سردشت و یکهزارگزی شمال راه ارابه رو بیوران به سردشت . موض
قرآبادلغتنامه دهخداقرآباد. [ ق ُ ] (اِخ ) نام اصلی آن علی آباد مران است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
قجرآبادلغتنامه دهخداقجرآباد. [ ق َ ج َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بهنام سوخته بخش ورامین شهرستان تهران . سکنه ٔ آن 27 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
قجرآبادلغتنامه دهخداقجرآباد. [ ق َ ج َ ] (اِخ ) دهی است جزء بخش شهریار شهرستان تهران . در 7هزارگزی جنوب باختری علیشاه عوض و 5 هزارگزی راه عمومی واقع و موقع جغرافیائی آن جلگه و معتد
قورچی احمدآبادلغتنامه دهخداقورچی احمدآباد. [ ق ُ اَ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دیزمار خاوری بخش ورزقان شهرستان اهر، سکنه ٔ آن 128 تن .آب آن از رودخانه ٔ مردانقم و ارس و محصول آن غلات