روتر
رتور
سرخورده
ترسناک، ارزیاب، سرزنش کننده، نرخ بند، تخمین زن
نسبتا، بلکه، بیشتر، ترجیحا، سریع تر، تا یک اندازه، با میل بیشتری
روتر، راه پیما، دستگاه جاده صاف کن
روتمرک
برادر، اخ، هم قطار
برادر ناتنی، نابرادری
سرماخوردگی
برادر خونی، برادر هم خون، برادر خوانده
بیگانه