پهلوگاه روروro-ro berthواژههای مصوب فرهنگستانپهلوگاهی مجهز به شیبراهه که کشتیهای رورو در آن پهلو میگیرند
روروro-ro, roll-on roll-offواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بارگیری و تخلیه که در آن بار بر روی وسایل چرخدار ازطریق شیبراهه به کشتی وارد یا از آن خارج میشود
قوخلغتنامه دهخداقوخ . [ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شیان بخش مرکزی شهرستان شاه آباد، سکنه ٔ آن 230 تن . آب آن ازرودخانه ٔ شیان . محصول آن غلات ، صیفی ، چغندر قند و لبنیات . شغل
قوخلغتنامه دهخداقوخ . [ ق َ ] (ع مص ) تباه شدن از بیماری . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ).
رُ کِردَنگویش بختیاریبر سخن یا موضوعى پافشارى کردن، یکدندگى کردن ro ro xosa>:رأى رَأىِخودش است، حرف حرفِ خودش است> .
کشتی روروro-ro ship, roll-on roll-off shipواژههای مصوب فرهنگستاننوعی کشتی که در طراحی آن امکان بارگیری و تخلیۀ خودرو و وسایل باربَری جادهای و چرخبار و قطار ازطریق شیبراهه در نظر گرفته شده است متـ . شناور رورو ro-ro vessel
کشتی روروبارگُنجیro-ro/container ship, con-ro shipواژههای مصوب فرهنگستاننوعی کشتی که میتواند هم بارگُنج و هم بارهای رورو را همزمان حمل کند متـ . شناور روروبارگُنجی ro-ro/container vessel, con-ro vessel