قنوعلغتنامه دهخداقنوع . [ ق َ ] (ع ص )خورسند بسندکار به بهره ٔ خود. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || (اِ) نشیب و پست-ی . || بلند و بلندی . از اضداد است . (منتهی الارب ).
قنوعلغتنامه دهخداقنوع . [ ق ُ ] (ع مص ) مایل گردیدن شتر بسوی خوابگاه و پیش اهل خود آمدن . || از چراگاه ترش گیاه بسوی شیرین گیاه آمدن . || به بلندی برآمدن . (از اقرب الموارد) (من
علی قنوجیلغتنامه دهخداعلی قنوجی . [ ع َ ی ِ ق َ ] (اِخ ) ابن حسن بن علی بن لطف اﷲ حسینی قنوجی بخاری . مشهور به صدیق حسن . محدث بود. وی در 19 جمادی الاولای سال 1248 هَ .ق . متولد شد و
علی اصغر قنوجیلغتنامه دهخداعلی اصغر قنوجی . [ ع َ اَ غ َ رِ ق َ ] (اِخ ) ابن عبدالصمد بکری کرمانی قنوجی هندی حنفی . رجوع به علی اصغر کرمانی شود.
مُقْنِعِيفرهنگ واژگان قرآنسر بلند کرده ها ( در اصل مقنعین بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گردیده است )
علی قونویلغتنامه دهخداعلی قونوی . [ ع َ ی ِ ن َ ] (اِخ ) ابن صدری قونوی . ملقب به بدرالدین . صوفی بود و در سال 1216 هَ . ق . درگذشت . او راست : کشف الاسرار فی شرح الطریقة المحمدیة، د
علی قونویلغتنامه دهخداعلی قونوی . [ ع َ ی ِ ن َ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن یوسف قونوی تبریزی شافعی . ملقب به علاءالدین و مکنی به ابوالحسن . وی فقیه و متکلم و اصولی و ادیب و صوفی بود. در