خودرو نجاتسریعrapid-intervention vehicle, RIVواژههای مصوب فرهنگستانخودرو بیابانی برای رساندن سریع خدمۀ نجات به محل سقوط هواگَرد
لِتَّخَذَ إجراءاتٍ قهرية (متعسِّفَة)دیکشنری عربی به فارسیدست به اقدامات شديدي (خشونت آميزي) زد , تدابير قاطعانه اي اتخاذ نمود , تدابير شديدي انديشيد , تدابير شديدي (قهر آميزي) اتخاذ کرد
قهرآبادلغتنامه دهخداقهرآباد. [ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تورجان بخش بوکان شهرستان مهاباد، سکنه ٔ آن 496 تن . آب آن از سیمین رود. محصول آن غلات ، توتون ، حبوب و شغل اهالی زراعت
قهرآبادلغتنامه دهخداقهرآباد. [ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کل تپه ٔ فیض اﷲبیگی بخش مرکزی شهرستان سقز، سکنه ٔ آن 300 تن . آب آن از چشمه و رودخانه ٔ آلتون . محصول آن غلات ، لبنیات