retrenchingدیکشنری انگلیسی به فارسیتکرار کردن، قطع کردن، حذف کردن، کم کردن، از نو خندق ساختن، دارای سنگر موقتی زیر زمینی کردن
ریل مهاریrestraining railواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ریل نگهبان که برای پیشگیری از خروج خطنورد در قوسها در کنار و موازی ریل داخلی گذاشته میشود
صندلی کودکbaby car seat, child safety seat, infant safety seat,child restraint system, child seat,baby seat, restraining car seat, car seatواژههای مصوب فرهنگستانصندلی ایمنی برای نشستن کودک در خودرو بهمنظور جلوگیری از آسیب رسیدن به او در هنگام تصادف