resentedدیکشنری انگلیسی به فارسیمتاسف شدم، اظهار تنفر کردن از، خشمگین شدن از، رنجیدن از، اظهار رنجش کردن
پردهگردانpresenter, presenterremote, presenter pen,wireless Presenterواژههای مصوب فرهنگستاندستگاه کوچک دستی برای عوض کردن اسلایدهای (slides) رایانهای از راه دور