بازراهاندازی کردنrebootواژههای مصوب فرهنگستانبهکار انداختن دوبارۀ یک رایانه بلافاصله پس از خاموش کردن آن
ربضلغتنامه دهخداربض . [ رَ ] (ع اِ) رُبُض . رَبَض . زن مرد. (منتهی الارب ). زن . (ناظم الاطباء). زوجة. (ازاقرب الموارد). || خواهر. || مادر. (ناظم الاطباء). و رجوع به رَبَض و رُبُض شود.