رشونلغتنامه دهخدارشون . [ رُ ] (ع ص ) گوسپندان چرنده . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
رشونلغتنامه دهخدارشون . [ رُ ] (ع مص ) مصدر به معنی رَشْن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). طفیلی گردیدن . (تاج المصادر بیهقی ). و رجوع به رَشْن شود.
پرگسونلغتنامه دهخداپرگسون . [ پ ُ گ ُ ] (اِ) غاشیه . (از فرهنگ شعوری ). این صورت ظاهراً تصحیف برگستوان است .
پوستساییdermabrasion, dermal abrasionواژههای مصوب فرهنگستانزدودن لایههای سطحی پوست با ترکیبات دارویی یا انواع سایندههای طبی
سایش 1abrasionواژههای مصوب فرهنگستانفرسودگی یا خرد و متلاشی شدن سطح سنگها براثر مالش و انتقال ذرات جامد آنها توسط باد، یخ، موج، آب جاری یا نیروی گرانی به محل دیگر