قچقارلغتنامه دهخداقچقار. [ ق ُ ] (ترکی ، اِ) قُجْغار. گوسفند گشنی . (برهان ) (آنندراج ). گوسپند پروار گشنی . (ناظم الاطباء).
قار و قورفرهنگ انتشارات معین(رُ) (اِمر.) (عا.) = غار و غور: صدایی که از شکم شنیده می شود به ویژه در هنگام گرسنگی .