قورتلارلغتنامه دهخداقورتلار. (اِخ ) دهی است از دهستان حسن آباد بخش کلیبر شهرستان اهر، سکنه ٔ آن 78 تن . آب آن از رودخانه ٔ آلجیا و چشمه . محصول آن غلات . شغل اهالی زراعت و گله داری
قورتلارلغتنامه دهخداقورتلار. (اِخ ) قوردلار. دهی است از دهستان رازلیق بخش مرکزی شهرستان سراب ،سکنه ٔ آن 564 تن . آب آن از نهر. محصول آن غلات ، حبوب و محصول دامی و شغل اهالی آنجا زر
قورتلارواژهنامه آزادنام بخشی از توابع سراب و پارساباد. در حال حاضر (سال 1395) این طایفه حدود 11 هزار نفر جمعیت دارد و یکی از تولیدکنندگان شیر گوسفند و لبنیات و گوشت کشور است.
باش قورتارانلغتنامه دهخداباش قورتاران . (اِخ ) دهی است از دهستان گاوباره ٔ شهرستان بیجار که در 18 هزارگزی جنوب پیرتاج در کنار راه مالرو قرانقره به شاهگدار در تپه ماهور واقع است . ناحیه
قوتورلارلغتنامه دهخداقوتورلار. [ ق ُ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان گرمادوز بخش کلیبر شهرستان اهر، واقع در25500گزی شمال خاوری کلیبر و20هزارگزی شوسه ٔ اصلاندوز به لاریجان . موقع طبیعی آ
ججقلغتنامه دهخداججق . [ ج ُ ج ُ ] (اِ) جوانه . جوش [درخت و گیاه ]، در لهجه ٔ قزوین . (یادداشت مؤلف ).