قوقلارسلغتنامه دهخداقوقلارس . [ رِ] (معرب ، اِ) ترب صحرایی که یکی از گونه ٔهای ترب است . (فرهنگ فارسی معین ).
ججقلغتنامه دهخداججق . [ ج ُ ج ُ ] (اِ) جوانه . جوش [درخت و گیاه ]، در لهجه ٔ قزوین . (یادداشت مؤلف ).