قواللغتنامه دهخداقوال . [ ق َوْ وا ] (ع ص ) فعال است برای مبالغه . (از اقرب الموارد). مردنیکوگفتار یا مرد بسیارگوی . (منتهی الارب ). زبان آور.(ناظم الاطباء). خوش صحبت : امام فعا
قوالفرهنگ انتشارات معین(قَ وّ) [ ع . ] (ص .) 1 - بسیارگو، خوش - صحبت . 2 - آواز خوان ، کسی که در محافل اشعار را به آواز خوش بخواند.
قَالِينَفرهنگ واژگان قرآندشمنان ( عبارت "إِنِّي لِعَمَلِکُم مِّنَ ﭐلْقَالِينَ" يعني : يقیناً من عمل شما را دشمن ميدارم)