ضِيَاءًفرهنگ واژگان قرآنفروزان - داراي نور - روشنايي (ضياء به معني منبع نور است ولي کلمه نور معني عامتري دارد )
ضئالةلغتنامه دهخداضئالة. [ ض َ ل َ ] (ع مص ) نزار گردیدن . خرد و باریک گردیدن . (منتهی الارب ). نزار و حقیر شدن . (زوزنی ). خرد و نزار شدن . (تاج المصادر). || ضعیف شدن رأی و عقل
مُضِيّاًفرهنگ واژگان قرآنگذشتن - رفتن (معناي جمله فما استطاعوا مضيا و لا يرجعون اين است که : نه ميتوانند به سوي عذاب روانه شوند و نه از عذاب برگردند و حالت قبل از عذاب خود را دريابند .