ضیعةلغتنامه دهخداضیعة. [ ض َ ع َ ] (ع مص ) ضَیاع . ضَیع. هلاک شدن . (منتهی الارب ). ضایع شدن . (زوزنی ). بباد شدن . (تاج المصادر).
ضیعةلغتنامه دهخداضیعة. [ ض َ ع َ ] (اِخ ) نام محلی در جنوب ِ کفرسلوآن واقع در لبنان . رجوع به کلمه ٔ دُورنج در ابن البیطار شود.
وضیعةلغتنامه دهخداوضیعة. [ وَ ع َ ] (ع اِ) گیاه شورمزه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || ثمن کم کرده ، یا آنچه کم کنند و فرودنهند از چیزی . (منتهی الا
وضیعةلغتنامه دهخداوضیعة. [ وَ ع َ ] (ع مص ) زیان زده گردیدن مردم در تجارت . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). زیان کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). بیع شخص است آنچه را