ارزش فعلیpresent value, PV, discounted cash valueواژههای مصوب فرهنگستانارزش تنزیلشدة فعلی معادل نقدی یک دارایی در آینده متـ . ارزش تنزیلشدة فعلی present discounted value, PDV
حرونلغتنامه دهخداحرون . [ ح َ ] (اِخ ) حجاج بن قتیبةبن مسلم الحرون . یکی ازاطرافیان مروان حمار آخرین خلیفه ٔ اموی است که بهمراه وی فرار کرد. و داستان جنگها و گریزهای وی را ابن ع
حرونلغتنامه دهخداحرون . [ ح َ ] (اِخ ) نام اسب ابوصالح مسلم باهلی بن عمرو. || نام اسپ شقیق بن جریر باهلی . || نام اسپ مقسم بن کثیر. || نام اسپی است نر از عرب که اسپهای مشهور از
حرونلغتنامه دهخداحرون . [ ح َ ] (ع ص ، اِ) اسب سرکش . اسب توسن . اسب نافرمان . اسب بی فرمان . اسب ناآموخته . آن اسب که برجای ایستد و نرود. (مهذب الاسماء).شموس . اسب ناآموخته و ع
حرجندلغتنامه دهخداحرجند. [ ح ُ ج ُ ] (اِخ ) ده مرکز دهستان حرجند بخش مرکزی شهرستان کرمان در 58هزارگزی شمال کرمان سر راه مالرو شهداد - راور. کوهستانی و سردسیراست . سکنه ٔ آن 870 ت
حرجندلغتنامه دهخداحرجند. [ ح ُ ج ُ ] (اِخ )نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان کرمان است .این دهستان در شمال شهر کرمان واقع و حدود آن بشرح زیر است : از شمال به بخش راور، از خا
حرجندیلغتنامه دهخداحرجندی . [ ح ُ ج ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حرجند بخش مرکزی شهرستان کرمان در 85هزارگزی شمال باختری کرمان و سی هزارگزی راه مالرو شاهزاده محمد.40 تن سکنه د
حرونیلغتنامه دهخداحرونی . [ ح َ ] (حامص ) چگونگی حَرون . سرکشی : گر دهر حرونیی نموده ست چون رام تو گشت منگر آنرا. خاقانی .نشاید برداز این ابلق حرونی . نظامی .روزی نفس را کاری بفر
پوسیدگی ساقه 1stalk rotواژههای مصوب فرهنگستانبیماری ناشی از اِروینیا کریزانتهمیـ زهای (Erwinia chrysanthemi pv. Zeae) در گیاهانی مانند ذرت