حسنویةلغتنامه دهخداحسنویة. [ ح َ ی َ ] (اِخ ) ابن حسین بَرزَکانی از رؤسای یکی از قبایل کرد است که مثل بنی مروان در قرن چهارم هجری قدرتی بهم رسانده بودند وحسنویه در نیمه ٔ اول این
حسنیةلغتنامه دهخداحسنیة. [ ح َ س َ نی ی َ ] (اِخ ) حسنیان . حسنیون . اصحاب حسن بصری و آنان یکی از هفت فرقه ٔ معتزله باشند. (از بیان الادیان ) (مفاتیح العلوم خوارزمی ).
حسنیةلغتنامه دهخداحسنیة. [ ح َ س َ نی ی َ ] (اِخ ) شهری است به شرقی موصل میان موصل و جزیره ٔ ابن عمر. (معجم البلدان ).