پارامضاpartial signature, PSواژه‌های مصوب فرهنگستاننوعی امضای رقمی که در آن با تولید بخشی از امضا، که تکمیل آن تنها توسط امضاکننده میسر است، گمنامی یک کاربر در میان مجموعه‌ای از کاربران، بدون نیاز به اطلاعات سای
چپِ صحنهstage left, house right, prompt side, PSواژه‌های مصوب فرهنگستانقسمتی از صحنه که در طرف چپ بازیگر قرار دارد و از دید تماشاگر طرف راست صحنه محسوب میشود
حسوةلغتنامه دهخداحسوة. [ ح ُس ْ وَ ] (ع اِ) اندازه ٔ پری دهان از حسو؛ یعنی از هر چیز رقیق که توان آشامید. ج ، اَحسیة. احسُوة. جج ، احاسی . || یکبار آشامیدن . و به این معنی به فت
حس باصرةلغتنامه دهخداحس باصرة. [ ح ِس ْ س ِ ص ِ رَ / رِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حس بصر. بینائی . قوه ٔ دیدن اشیاء. و آن یکی از حواس پنجگانه ٔ ظاهری است . رجوع به حس و رجوع به باصر
حس شامةلغتنامه دهخداحس شامة. [ ح ِس ْ س ِ م م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) شم . بویائی . قوه ای که بدان تمییز روایح کنند. وآن یکی از حواس خمسه ٔ ظاهره است . رجوع به حس شود.
حسگر دریچة گازthrottle-position sensor, TPSواژه‌های مصوب فرهنگستانحسگری که میزان باز بودن دریچة گاز را می‌سنجد و اطلاعات مربوط به آن را به واپایشگر موتور و واپایشگر جعبه‌دندة خودکار می‌فرستد
فضای فازphase spaceواژه‌های مصوب فرهنگستاندر سامانه‌ای با n درجۀ آزادی، فضای n2 بُعدی با محورهای (q1, q2, …, qn, p1, p2, …, pn) که در آن qs بیانگر درجۀ آزادی سامانه و ps تکانه‌های متناظر با qs است
