اثبات کارproof of workواژههای مصوب فرهنگستانسازوکاری برای ایجاد اجماع در شبکههای مبتنی بر زنجیرة بستک
اثبات تحققپذیری فنّاوریproof of technologyواژههای مصوب فرهنگستانارائة دلایل امکانپذیری اجرای یک اندیشة فنّاورانه
اثبات تحققپذیری مفهومproof of concept, POCواژههای مصوب فرهنگستانارائة دلایل امکانپذیری اجرای اندیشة اولیه یا طراحی مفهومی
proofدیکشنری انگلیسی به فارسیاثبات، مدرک، دلیل، گواه، برهان، نشانه، ملاک، محک، عیار، مقیاس خلوص الکل، چرک نویس