pluckedدیکشنری انگلیسی به فارسیپاره شده، کندن، چیدن، کشیدن، گلچین کردن، لخت کردن، ناگهان کشیدن، بصدا در اوردن
خودصداهای زخمهایplucked idiophonesواژههای مصوب فرهنگستانخانوادهای از خودصداها که در آنها با زخمه زدن با انگشت یا مضراب بر عامل مرتعششونده صدا ایجاد میشود
زهصداهای زخمهایplucked chordophonesواژههای مصوب فرهنگستاندستهای از زهصداها که در آنها با زخمه زدن با انگشت یا مضراب بر عامل مرتعششونده صدا تولید میشود
اجرای زخمهایpizzicato (it.), pizz., pluckedواژههای مصوب فرهنگستاندستور یا شیوۀ خاصی از نوازندگی در سازهای کمانهای که در آن به جای کمانه کشیدن سیمها با انگشت سبابه کشیده میشوند متـ . زخمهای
خودصداهای زخمهایplucked idiophonesواژههای مصوب فرهنگستانخانوادهای از خودصداها که در آنها با زخمه زدن با انگشت یا مضراب بر عامل مرتعششونده صدا ایجاد میشود
زهصداهای زخمهایplucked chordophonesواژههای مصوب فرهنگستاندستهای از زهصداها که در آنها با زخمه زدن با انگشت یا مضراب بر عامل مرتعششونده صدا تولید میشود
اجرای زخمهایpizzicato (it.), pizz., pluckedواژههای مصوب فرهنگستاندستور یا شیوۀ خاصی از نوازندگی در سازهای کمانهای که در آن به جای کمانه کشیدن سیمها با انگشت سبابه کشیده میشوند متـ . زخمهای
اجرای زخمهایpizzicato (it.), pizz., pluckedواژههای مصوب فرهنگستاندستور یا شیوۀ خاصی از نوازندگی در سازهای کمانهای که در آن به جای کمانه کشیدن سیمها با انگشت سبابه کشیده میشوند متـ . زخمهای