حموت دورلغتنامه دهخداحموت دور. [ ] (اِخ ) (بمعنی چشمه های گرم ) یا مسکن یکی از شهرهای لاویان و شهری است برای بنی نفتالی . (یوشع 21 : 32) (قاموس کتاب مقدس ).
حموتهلغتنامه دهخداحموته . [ ح ُ ت َ ] (ع مص ) سخت گرم شدن روز. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). گرم شدن روز. (تاج المصادر بیهقی ).
جنجالدیکشنری فارسی به انگلیسیbattle royal pl battles royal, brouhaha, carry-on, commotion, cram, furor, fuss, hullabaloo, hurly-burly, jangle, kerfuffle, noise, noisiness, pandemonium, rack
قیل و قالدیکشنری فارسی به انگلیسیado, Babel, battle royal pl battles royal, bustle, controversy, din, discord, fracas, jangle, noise