حننئیللغتنامه دهخداحننئیل . [ ] (اِخ ) (یعنی نعمت یافته از خدا)اسم برجی میباشد که در حصار اورشلیم بود. از قرار معلوم فیمابین باب الحوت ، یعنی دروازه ٔ ماهی و باب الغنم ، دروازه ٔ
حننلغتنامه دهخداحنن . [ ح َ ن َ ] (ع اِ) کوکال . (منتهی الارب ). گوگال . (ناظم الاطباء). جُعَل . (اقرب الموارد) (محیط المحیط).
حنونلغتنامه دهخداحنون . [ ح َ ] (ع اِ) باد که از وی آواز آید مانند حنین شتر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). باد بانگ کن . (مهذب الاسماء). باد سخت آوازکننده . || ک
حنونلغتنامه دهخداحنون . [ ح َن ْ نو ] (ع اِ) گل حنا یا شکوفه از هر درخت . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
حنونلغتنامه دهخداحنون . [ ح ُ ] (ع اِ) ج ِ حنین .جمادی الاولی و الاخره . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || ج ِ حِنین . (ناظم الاطباء). رجوع به حنین شود.