پاژنparkour, PK, free runningواژههای مصوب فرهنگستانورزشی پرجنبوجوش که در آن شرکتکنندگان برای عبور از موانع شهری از فنون هنرهای رزمی و کوهنوردی و چمورزی استفاده میکنند
حنجرهنوازbeatboxerواژههای مصوب فرهنگستانشخصی که با دهان و لبها و زبان و حنجرة خود صدای سازها، بهویژه سازهای کوبهای، را تقلید میکند
حنجرهنوازیbeatbox/ beatboxingواژههای مصوب فرهنگستانفن یا شیوهای در موسیقی، بهویژه در موسیقی هیپهاپ، که در آن صدا و ضربآهنگ سازهای کوبهای را با دهان و لبها و زبان و حنجره تولید میکنند
حنلغتنامه دهخداحن . [ ح َن ن ] (ع مص ) بازگردانیدن و بازداشتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || برگشتن . (تاج المصادر بیهقی ). || بخشودن . || مهربانی کردن . |
حنلغتنامه دهخداحن . [ ح ِن ن ] (ع اِ) حیی است از جن ، از آن حی اند سگهای سیاه و ارذال جن و کمینهای آن و سگهای جن یا خلقی است میان جن و انس . (منتهی الارب ). حیی است از جن . (ا