حاضرجوابلغتنامه دهخداحاضرجواب . [ ض ِ ج َ ] (ص مرکب ) آنکه عادةً جواب فی الحال تواند گفتن . آنکه زود پاسخ کندگفته ای را. آنکه بی اندیشه پاسخ سخن ها گوید. نَقِل . (منتهی الارب ) (تاج
حاضرجوابفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهکسی که پاسخ سخنی را بیاندیشه و زود میگوید؛ آماده برای پاسخ گفتن: ◻︎ تٲملکنان در خطا و صواب / به از ژاژخایان حاضرجواب (سعدی۱: ۱۵۴).