تشخیص ژنشناختی پیشلانهگزینیpreimplantation genetic diagnosis, PGDواژههای مصوب فرهنگستانبررسی خصوصیات تخمک یا تخم یا رویان پیش از انتقال به زهدان و لانهگزینی، با هدف تشخیص تغییرات احتمالی ژنی یا ساختاری یا فامتنی خاص
حولیلغتنامه دهخداحولی . [ ح َ لا ] (ع ص ) رجل حولی ؛ مرد سخت حیله گر. (منتهی الارب ). || حائل . (اقرب الموارد). ج ، حَولَیات . (از اقرب الموارد). رجوع به حائل شود.
حولیلغتنامه دهخداحولی . [ ح َ لی ی ] (ع اِ) اسب و گوسفند یک ساله . ج ، حوالی . (مهذب الاسماء). یک ساله از ستوران ناکفته سم و غیر آن . حولیة مؤنث آن و حولیات جمع آن . (از منتهی
حجلیلغتنامه دهخداحجلی . [ ح ِ لا ] (ع اِ) نوعی کبک نر. (ناظم الاطباء). اسم جمع است و لانظیر لها سوی ضِربی ̍. (منتهی الارب ).