واگویی روانیpsychological debriefing, PDواژههای مصوب فرهنگستانمداخله بلافاصله پس از رویداد ضربهزننده، مثل زلزله، با هدف کاهش رنج و عذاب درازمدت و پیشگیری از پیدایش اختلال فشار روانی پساضربهای در افراد درگیر در آن رویداد
حویجلغتنامه دهخداحویج . [ ح َ ] (ع اِ) آنچه دیگ را باید پختن را. دیگ افزار. دیگ ابزار. || تضیقاً؛ زردک . گرز. کزر اصطفلین . جزر. اسطافولینس . کلمه ٔهویج از حوائج القدر آمده است
سری پخشیدهdiffuse seriesواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از خطوط طیفی در عناصر قلیایی که براثر گذار از حالت p به حالت d به وجود میآیند