مرکز فشار 2centre of pressure 2, c.p.واژههای مصوب فرهنگستاننقطهای در ماهیوار که برایند نیروهای آئرودینامیکی بر آن وارد میشود
حوزۀ دید مؤثرzone of spatial commitementواژههای مصوب فرهنگستانمحدودهای که در آن علائم تأثیرگذار بر رانندگی در مسیرِ پیشِ رو قابل مشاهده است
حوزۀ انتخاباتیconstituency 1, election district, electoral district, precinct, ward, riding, electoral division, electoral area, polling district 2, division 1واژههای مصوب فرهنگستانیک واحد جغرافیایی انتخاباتی که ساکنان آن به نامزدهای نمایندگی مجلس در همان واحد جغرافیایی انتخاباتی رأی میدهند
حوزۀ پادفِرّومغناطیسیantiferromagnetic domainواژههای مصوب فرهنگستانناحیهای در داخل مادۀ پادفِرّومغناطیس که در آن گشتاورهای مغناطیسی پادموازیاند
حوزۀ پوششی شبکۀ شخصیpersonal operating spaceواژههای مصوب فرهنگستانناحیۀ کوچکی که تحت پوشش شبکۀ شخصی بیسیم است اختـ . حوش POS 2
سی . پی . یوفرهنگ انتشارات معین[ انگ . ]C.P.U (اِ.) بخشی از کامپیوتر که فرمان ها را پرداخت و اجرا می کند، واحد پردازش مرکزی .
اوپکفرهنگ انتشارات معین(اُ پِ) [ انگ . O.P.E.C ] (اِ.)سازمان کشورهای صادرکنندة نفت با هدف ایجاد هماهنگی در سیاست نفتی .
قاعدۀ فازphase rule, Gibbs phase ruleواژههای مصوب فرهنگستانبرای هر سامانۀ تعادلی رابطۀ P + F = C + 2 برقرار است که در آن P تعداد فازهای مجزا و C تعداد اجزا و F درجۀ آزادی سامانه باشد