متنبازopen sourceواژههای مصوب فرهنگستاننرمافزاری که دسترسی به کُد آن برای عموم آزاد است متـ . متنآزاد
اطلاعات آشکارopen-source intelligenceواژههای مصوب فرهنگستاناطلاعاتی حاوی ارزش اطلاعاتی بالقوه که در دسترس عموم قرار دارد
نرمافزار متنبازopen source softwareواژههای مصوب فرهنگستاننرمافزاری که دسترسی به کُد آن برای عموم آزاد است متـ . نرمافزار متنآزاد
openدیکشنری انگلیسی به فارسیباز کن، باز کردن، باز شدن، گشودن، روشن شدن، شکفتن، اشکار ساختن، گشادن، افتتاح کردن، اشکار کردن، بسط دادن، باز، سرگشاده، گشوده، روباز، علنی، مفتوح، صریح، دایر، ا