إجراءاتٌ انْتِخابيةدیکشنری عربی به فارسیآيين نامه انتخاباتي , اقدامات انتخاباتي , مقررات انتخاباتي , ضوابط انتخاباتي
خابلغتنامه دهخداخاب . (ص ) بازپس افکنده را گویند و در عربی بی بهره شده باشد. (برهان ). || (اِ) نوم و خواب . (ناظم الاطباء).
وخابلغتنامه دهخداوخاب . [ وَخ ْ خا ] (اِخ ) شهری است در ماوراء بلاد ختّل متعلق به ترک . مشک را از آنجا آورند. معادن نقره ٔ مهمی دارد. رجوع به معجم البلدان شود.