3594 مدخل
از، از لحاظ، از طرف، ز، در باره، در جهت، بوسیله، از مبدا، از منشا، در سوی
ذهن ناخودآگاه
از ذهن صدا
از ضرورت
سن
خوراک شناس , خبره خوراک , شراب شناس
ويژه گر , ويژه کار , متخصص , کارشناس , ماهر , خبره
متخصص مالي , سرمايه دار , سرمايه گذار
قانون دان , حقوقدان
هميشه باخبر(خبر به معني علم است و علم يعني تشخيص وتميزدادن )
آزمايشي کرد , تجربه کرد , امتحان کرد
of